[تکملهای برای مقاله اثبات خدا و امکان مابعدالطبیعه با توجه به نقدهای کانت]
(بحث ارائه شده توسط اینجانب عقیل فولادی، در گروه فلسفه غرب مجمع عالی حکمت اسلامی. 30 آذر 1398.)
پیشنهاد دبیر محترم گروه، آقای دکتر حسن عبدی، این بود که راجع به تفسیرهای کانت سخن به میان آید. هرچند شاید عنوان بالا [یعنی اثبات خدا: چالش کانت یا مغلطه مابعدالطبیعهدانان؟»] گویای چنین چیزی نباشد، جرقه اولیه بحث را یکی از مفسران شناخته کانت یعنی آلن وود در ذهن نگارنده/گوینده پدید آورده است. پس بحث کنونی ما بیربط با پیشنهاد ایشان نیست هرچند شاید آنچه مطلوب بوده هم نباشد. البته بدین لحاظ قبل از ورود به بحث اصلی مایلم اندکی راجع به تفسیرهای کانت به طور کلی سخن بگویم.
ادامه مطلبکتاب فلسفه تحلیلی» که ترجمه مدخل انگلیسی Analytic philosophy (اثر اوروم استرول و کیت دانلن) از دائره المعارف بریتانیکاست توسط نشر نگاه معاصر منتشر شد.
نویسندگان در این نوشته کوتاه، نخست به چیستی فلسفه تحلیلی و پیوند آن با تجربهگرایی پرداختهاند و سپس به نقش منطق جدید در فلسفه تحلیلی.
ادامه بحث، تاریخچه فلسفه تحلیلی و کارهای جورج ادوارد مور و برتراند راسل و نظریه های اتمیسم منطقی و پوزیتیویسم منطقی و کارهای ویتگنشتاین است که به همین مناسبت بحثهای زبان و پیروی از قاعده و رابطه رویدادهای ذهنی و فیزیکی و کارکرد درمانگرانه فلسفه به میان میآیند.
در ادامه مقال، سخن از گرایشهای متأخر در انگلستان و ایالات متحده است: ویتگنشتاینیها، فلسفه زبان روزمره، کواین.
سرانجام، از وضعیت امروزین فلسفه تحلیلی سخن به میان میآید: نظریه ارجاع، نظریه ذهن (نظریه اینهمانی، کارکردگرایی، مادهگرایی حذفگرایانه).
اگر کسی خواستار گزارشی مختصر و آسانفهم از فلسفه تحلیلی و تغییر و تحولهای آن، از بدو پیدایش تاکنون، است، این کتاب، منبعی مفید است.
اپوخه (تعلیق) [= epoché] و فروکاست [= reduction]
تعلیق پدیدارشناختی، [ما را] از پذیرش جهان عینی به مثابه موجود، بازمیدارد، و بدینسان، این جهان را به طور کامل، از حوزه داوری بازمیدارد.[1]
ادموند هوسرل (1938-59)، ادراک عوام الناس را وضع طبیعی» مینامد. این اعتقاد که ذهن در جهان، مثل چیزی در یک ظرف یا مثل چیزی در میان چیزهای دیگر است بدون اینکه خودش نقشی داشته باشد، باوری ناشی از رویکرد طبیعی است؛ خواه دارندهی این اعتقاد، فردی عادی باشد یا دانشمند.[2] رویکرد طبیعی، متضمن تز یا عقیدهای ضمنی است که طبق آن من جهان را آنجا مییابم، و به مثابه موجود میپذیرم.[3] از نظر هوسرل، فیلسوف باید این رویکرد را رها کند و به رویکرد فلسفی درآید. در این رویکرد، از هر گونه حکمی راجع به جهان طبیعی خودداری میشود و جهان طبیعی به حال تعلیق» درآورده میشود و جهان به من»، فروکاسته» میشود، و سرانجام من محض» یا من استعلائی» است که سازنده کل جهان دانسته میشود.
ادامه مطلبانسانشناسی از دیدگاه عملی، نوشته ایمانوئل کانت (04-1724) فیلسوف بزرگ عصر روشنگری است که حدوداً 25 سال مطالب آن را تدریس کرده و پس از بازنشستگی به ناشر سپرده است. این درسها برخلاف درسهای معمول دانشگاهی نه تنها خشک و بیروح نبودهاند بلکه چندان جذابیت و طراوت داشتهاند که با اینکه جزء درسهای رسمی دانشگاه نبودهاند و مستمعان برای شرکت در آنها باید هزینهای را پرداخت میکردهاند، همواره از کلاسهای پرمخاطب کانت بودهاند.
این کتاب شامل دو بخش است که بخش نخست شامل سه کتاب است. برخی از مطالب کتاب اول، چنین است: حس درونی، حواس بیرونی، تصورهای ناآگاهانه انسان، ضعفها و بیماریهای روانی، نبوغ، نارساییهای روانی شناخت، و . (قوه شناخت)؛ در کتاب دوم به مباحثی مثل جامعهپذیری، آداب معاشرت، مد، تجملگرایی و سایر امور مربوط به ذوق پرداخته میشود (احساس لذت و الم)؛ کتاب سوم حاوی مباحثی است مثل کارکرد عواطف، هیجانها، بررسی خیر مادی انسان و به طور کلی مباحث مربوط به زمینه روانشناختی فلسفه اخلاق (قوه میل).
بحث محوری بخش دوم کتاب، شخصیت است و بدین منظور کانت نه تنها از شخصیت انسانهای فردی (شامل مباحثی مثل مزاجهای چهارگانه، قیافهشناسی) بحث میکند بلکه به مشخصه جنسها [زن و مرد] و مشخصه اقوام یا ملل گوناگون و مشخصه نژادها و مشخصه نوع انسان نیز میپردازد؛ اموری که به غایت واپسین آدمیان مربوط میشوند و به مباحث فلسفه تاریخ و الهیات.
باری، مقصود این درسگفتارها، بهبود اخلاقی و فرهنگی دانشجویان بوده است
ادامه مطلب
درباره این سایت